وقتي پا توي فروشگاهشان گذاشتم باورش سخت بود اما حسي مشابه با مكانهاي دوستداشتني ايران داشتم؛ فضايي گرم و دوست داشتني، راحت و منحصربهفرد. اصالت و سنتي كه در كالاها موج ميزد، علامت ساخت ايران روي لباسها، انرژي خوب آقاي مبينيپور و دعاي خير خانمهاي خودسرپرستي كه غالب وسايل مغازه را توليد ميكردند، فروشگاه را از همه فروشگاههاي ديگر سطح شهر متفاوت ميكرد. سيدعلي مبينيپور، يك جوان 29ساله ايراني است. او ليسانس فلسفه دارد و 4سال پيش براي شروع يك كار منحصربهفرد و دلخواه، خيلي از شهرهاي ايران را زير پا گذاشته و بعد از سختيها و تلاشهاي فراوان، امروز صاحب فروشگاهي است كه بدون شعارزدگيهاي افراطي، فقط كالاي درجه يك ايراني عرضه ميكند و همراه اشتغالزايي مستقيم و غيرمستقيم، ثابتكرده كالاي وطني ميتواند هم زيبا باشد، هم باكيفيت و هم آنقدر جذاب كه خيليها بعد از خريد، متعجب بپرسند: «واقعا اينا ايراني هستن؟»
- از شمال تا جنوب ايران اشتغالزايي كرديم
سال 92 در يك فروشگاه 22متري كارشان را شروع كردند؛ يك كار جديد كه حداقل در شهر قم نظير نداشت. آقاي مبينيپور ميگويد: «استقبال آنچناني از فروشگاه نبود. جز افرادي كه اين سبك كار را ميشناختند و برايشان اهميت داشتند تقريبا مشتري ديگري نداشتيم؛ البته بهخاطر مشكلات مالي نتوانسته بوديم در يك خيابان پر رفتوآمد مغازه اجاره كنيم و موقعيت مكاني نامناسب هم در كمبود مشتري دخيل بود». با همه سختيهايي كه اول كار وجود داشت آقاي مبينيپور پاي هدفش ميايستد و براي تبليغ فروشگاه و محصولاتش به سراغ فضاي مجازي ميرود. شبكههاي اجتماعي كه مانند امروز همهگير و در دسترس نبود ميشود محل تبليغات. با تبليغات در فضاي مجازي و تعريف و تمجيدهاي مشتريهاي فروشگاه، تعداد تقاضاها روزبهروز افزايش مييابد. آقاي مبينيپور ميگويد: «بعد از 2سال ركود، كار ما به حدي با استقبال مواجه شد كه ديديم نميتوانيم با يك توليدي پاسخگوي نياز مشتري باشيم، بهخاطر همين همكاريمان را با يك توليدي به 45 توليدي كوچك و بزرگ رسانديم». نگاهي به قفسهها مياندازم، آقاي مبينيپور ميگويد: «تمام كالاهاي مغازه، توليد كارگاههاي كوچكي هستند كه در روزهاي اول وقتي به سراغشان رفتيم با 3 الي 4 نيرو مشغول فعاليت بودند؛ 4-3نفري كه غالبا زنان سرپرست خانوار هستند. از شمال تا جنوبيترين نقطه ايران را زيرپا گذاشتيم و با كارگاههايي كه محصولاتشان مناسب سبك ما بود و كيفيت و خلاقيت لازم را داشت شروع به همكاري كرديم. روزهاي اول خيلي از كارگاهها فقط3تا 4نفر نيروي كار داشتند ولي الان بهخاطر عرضه مناسبي كه توسط ما صورت ميگيرد حدود 20نفر و گاهي بيشتر در اين كارگاهها مشغول به كار هستند».
- فقط ايراني
در اين فروشگاه هر نوع محصول خلاقانه ايراني پيدا ميشود. معيار وسايل اين مغازه، يكي خلاقيت است و ديگري جوانپسندبودن. آقاي مبينيپور عقيده دارد: «لازم نيست روي اين پافشاري داشته باشيم كه همه نوشتههاي روي كالاها فارسي باشد، براي ما مهم است كه كالا در كشورمان توليد شود و مطابق با سليقه مردم باشد. مشكلي كه ما در مورد كالاي ايراني داريم اين است كه خيلي از مديران و مسئولين بهدنبال توليد كالاي ايراني هستند، ولي كسي به فكر شيوه و محل ارائه محصول نيست. كارگاهها و توليديهاي بزرگ و كوچك در كشور فعال هستند اما محل ارائه مشخصي براي كالاهاي آنها وجود ندارد. ما كه ارائهكننده محصول هستيم نهتنها حمايت نميشويم بلكه اذيت هم ميشويم. ما در فروشگاهمان علاوه بر كيف و كفش و لباس، بازيهاي تاريخي و اصيل ايراني داريم كه كارگاهي اين بازيها را بستهبندي كرده، تاريخچهاش را بيرون آورده. يا قرآني داريم كه به شكل خلاقانه طراحي شده و معروف است به قرآن رنگيرنگي، چون هر جزء آن يك رنگ است، صنايعدستي و زيورآلات چوبي و سنتي، يا محصولات چاپياي هم داريم كه كمتر جايي پيدا ميشود، اما حمايت نميشويم. گاهي با اين اشكال كه تداخل صنفي داريم هم مواجهه هستيم، اين در حالي است كه هيچكس نميتواند به سود ما اشكالي بگيرد چون كاملا قانوني است. در جاي جاي شهر مغازههايي هستند كه براي محصولاتشان 70درصد تخفيف درنظر ميگيرند؛ مغازههايي كه برند خارجي هم دارند ولي كسي نيست كه به آنها اشكالي بگيرد. ما چون سود كار ايراني پايين است نميتوانيم تخفيف زيادي بدهيم، ما كه 9/99 درصد كارهايمان ايراني است هيچ تفاوتي با مغازههاي خارجيفروش نداريم؛ نه در معرفي و حمايتهاي تبليغاتي، نه در كمكردن ماليات و تشويقهاي ديگر.»
- از كمك به محك و ايبيتا تئاتر ديدن با بچههاي يتيم
حرف حمايت از كالاي ايراني كه به ميان ميآيد خيليها گمان ميكنند بايد سر در مغازه تابلويي نصب كنند كه «فقط ايراني ميفروشيم». اما خيلي از مشتريهاي اين فروشگاه شايد در ابتدا، خريد يك كالاي وطني برايشان اهميت چنداني نداشته باشد، يعني با قصد خريد كالاي ايراني وارد مغازه نشوند و گاهي برندپوش و شيفته مارك هم باشند اما چون محصولات از زيبايي و كيفيت برخوردار هستند خريد ميكنند و از ايراني بودن محصولات متعجب ميشوند و بهطور ناخواسته معرف اين فروشگاه و كالاي ايراني هستند. آقاي مبينيپور ميگويد: «ما سعي كرديم با كالاهايمان، نگاه مردم را به محصولات ايراني مثبت كنيم. خريداران ما بهخاطر محصول خوب ميآيند و بعد متوجه ايراني بودن كالاها ميشوند، ما جز اتيكت «ساخت ايران» كه يك اتفاق معمول است ديگر هيچ شعاري در مغازه نصب نكردهايم، كيفيت و زيبايي، بهترين تبليغ براي محصول ايراني است». در اين فروشگاه بهطور معمول 4تا 6نفر مشغول بهكار هستند و علاوه بر آن زنان و مردان زيادي در كارگاههاي كوچك كشور براي توليد محصولات اين فروشگاه مشغول شدهاند. كيفهاي اين مغازه كار دست يك مركز خيريه است؛ مركزي كه به زنان بيسرپرست كيفدوزي آموزش ميدهد و از اين طريق برايشان اشتغال ايجاد ميكند. درست پشت پيشخوان، همانجايي كه براي حساب خريدها ميروي، برگهاي توجهت را جلب ميكند؛ «مبلغي از سود خريد شما به كودكان يتيم و خانه ايبي تعلق ميگيرد». آقاي مبينيپور ميگويد: «از اول فعاليت مغازه، در حد وسعمان به مراكز مختلف كمك كردهايم. سالهاي اول براي محك و حالا هم براي كودكان پروانهاي و ايتام. كمكها هم مادي بوده و هم معنوي؛ مثلا رفتن به يك تئاتر يا سينما با بچهها».
نظر شما